کویر پر آب

این نوشته یک نوشته علمی و تحلیلی نیست و فقط براساس اونچه که به ذهنم می رسه سعی کردم مشکل آب رو بررسی کنم.

نمیدونیم امروز اسمشو چی بزاریم مشکل یا بحران ؟ اما هر چیزی که هست شواهد نشون میده زیاد جدی گرفته نمیشه. رفتار جامعه طوریه که این موضوع براش تبدیل به یه شوخی یا یک فریب سیاسیه. رفتارها نه تنها در مردم بلکه در مسئولین هم همینطوره.

وقتی از مرکز شهر به حاشیه شهر میرم و تعدد باغات مشجر و ویلاها رو میبینم که روز به روز بیشتر میشن به این فکر میکنم اگر بحران داریم چطور راحت داره این اتفاق میوفته ؟ اگر بحران داریم چطوری شیر آب برای همه بازه؟ چطور درختایی کاشته میشن که مخصوص مناطق پر آبه نه کم آب؟!! یادم میاد یه بنده خدایی یه طرحی رو توی تلویزیون اعلام کرد که به هر ایرانی 1000 متر از زمین های سراسر ایران رو بده که بره برای خودش باغ و ویلا درست کنه که خوشبختانه در حد حرف موند و مثل طرح های دیگه به صورت ضربتی اجرایی نشد.قضیه باغ ویلاهای اطراف شهرها هم بی شباهت به این قضیه نیست. با این تفاوت در زمان طولانی تری اتفاق افتاده و بدون تبلیغات. کافیه نقشه یا عکس های هوایی شهر ها رو در 50 سال قبل ببینیم یا اینکه از مسن ترها بپرسیم که متوجه بشیم که اطراف شهرها مثل امروز نبوده و اکثراً بیابانی و بایر بوده. حجم باغهای تفریحی و زمین های کشاورزی ای که با روش های غیر اصولی وجود دارن قابل قیاس با قبل نیست.

آیا بارندگی ها بیشتر یا رودها و چشمه ها و چاههای ما پر آب تر شدن؟مسلما نه . اونچه که مشخصه با زیادتر شدن تعداد این زمین های کشاورزی و باغ ویلاها، به همین سرعت هم میزان آب های چاه های ما داره کم میشه. به احتمال زیاد این باغات و ویلاها با توجه به کمبود آب و عدم کار کارشناسی در احداث اونها دوامی ندارن و تفرجگاه امن خانواده های متوسط تا مرفه ایرانی برای یک روز تعطیل دورهمی هم به فنا میره. بله ، در آینده ای نه چندان دور با بیابانی روبرو هستیم که به قطعات چند هزار متری که دور آنها دیوار کشیده شده ،  تقسیم شده.

هر روز مردم آثار و شواهد کم شدن آب رو میبینن و تغییری در الگوی مصرفشون نمیدن. همین باغ ویلا دارها هم با یک دیدگاه بلند مدت سرمایه گذاری خودشون رو انجام ندادن و نمیدن. درختانی کاشته میشه که نیاز به آب فراوان داره و اصلا با توجه به استعداد خود زمین کاشته نشده و با یک تنش آبی همه اونها از بین میرن. انگار این آب مفت چاه ها برای همیشه هست.

این تازه قسمت کوچکی از این معضله. فاجعه اصلی کشاورزی با اهداف اقتصادی ، بصورت بی در و پیکر و با استفاده از روشهای باستانی هست. کشاورزی ای که با روشهای بسیار بدوی سرمایه های آینده مملکت رو بر باد میده.

چرا اجازه این کار داده میشه؟ این رو باید مردم بپرسن. اما خود مردم دست اندرکار این وضعیتن. همه توافقاً به صورت ناگفته میگیم که حالا که چند صباحی در این محدوده جغرافیایی هستیم بزار حالشو ببریم.

مشکل یا بحران آب مملکت ( و کلاً تغییرات اقلیمی ) ما میتونه دو وجه مثبت و منفی داشته باشه. منفیش اینه که مثل قضیه قورباغه آبپز، اینقدر آروم و آهسته اتفاق میوفته که یهو میبینی ای دل غافل آبپز شدی. وجه مثبت هم اینه که اگر یه مقدار باهوشتر از قورباغه باشیم میشه شرایط رو طوری مهیا کرد که با آمادگی کامل از این مشکل عبور کرد. خب ما امروز در کجایه بحران هستیم ؟ ابتدا ، اوج یا انتها . یکسری پیشبینی ها میگن که هنوز به مرحله بحران نرسیدیم و فعلاً فقط در مرحله مشکل آب قرار داریم و هنوز بحرانی در کار نیست اما فاصله زیادی هم تا خود بحران نداریم.اما عده دیگه ای بر این باورند بحران شروع شده و دیگه راهکاری جوابگو نیست و عده ای هم هستن که عقیده دارن ما اصلاً بحرانی نداریم .

به نظر من ما هنوز در ابتدای بحران آب قرار داریم و هنوز برای جبران اشتباهاتمون فرصت هر چند اندک هست. این وضعیتی که ما شاهد اون هستیم میتونه زنگ خطر یک بحران واقعی باشه. ما اگر توانایی تغییر اقلیم رو نداریم اما میتونیم خودمون رو با شرایط اقلیمی سازگار کنیم , کاری که اجداد ما در گذشته به خوبی انجام دادن. اینکه رفتار امروزما چطور باشه و چگونه آمادگی کسب کنیم که در زمان بحران آمادگی کامل رو داشته باشیم نیاز به تلاش و اراده تک تک ما داره.

در انتها اینکه وینتر ایز کامینگ عزیزان.طوری رفتار نکنیم که در آینده برای مصارف ابتدایی خودمون هم مونده باشیم و یا حتی مجبور به ترک دیار و وطن بشیم. میشه هم باغ داشت و هم آبادانی بدون اینکه آب های زیر زمینی رو که طی هزاران سال به امانت دست ما سپرده شدن ، هدر داد. واقعیت اینه که همه ما فرزندان کویریم نه فقط اون دوست هموطن که در یزد زندگی میکنه یا توی کرمان و سیستان. پس باید راه و رسم زندگی در کویر رو یاد بگیریم و یه چیزهاییش رو با خلاقیت خودمون اصلاح و بهتر و بروز کنیم و از این شرایط لذت ببریم.

یک دیدگاه دربارهٔ «کویر پر آب»

  1. به مشکل اورژانسی اشاره کردید .ولی گویا مسئولین هم این مشکل رو جدی نگرفتن .با افتخار از سطح زیر کشت آمار و ارقام میدهند غافل از اینکه این کشت گسترده شده دل تشنه زمین رو تشنه تر میکند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *